Wednesday, May 16, 2007

آرامش دوباره

مدتها بود كه چيزي ننوشته بودم . امروز كه دوباره اين صفحه را ديدم احساس كردم كه چقدردلم تنگ شده.بعضي وقتها يك اتفاقاتي تو زندگي ما آدمها ميوفته كه به طور موقت حس و حالمون را براي انجام هركاري از دست ميديم حتي كارهايي كه خيلي دوستشون داريم و در حالت عادي از انجامشون لذت ميبريم من فكر ميكنم يعني بهتره بگم به اين نتيجه رسيدم كه اگر ما آدمها احساس كنيم كه قدرت انجام كارهاي مورد علاقمون را داريم و هيچ مسئله اي نميتونه جلوي مارو براي انجام اون كار بگيره حالمون هميشه خوبه و زندگي هم برامون شيرينتره

3 comments:

Anonymous said...

خوشحالم كه ميبينم دوباره به آرامش رسيدي

Anonymous said...

آرامش دو گيتي تفسير اين 2 حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
"غريبه"

Anonymous said...

یکی از نشانه های بارز احساس خوشبختی همین هست که نوشتین...اینکه کسی احساس بکنه قدرت انجام کار مورد علاقش رو داره و کسی یا چیزی هم نمی تونه مانعش بشه...