Tuesday, November 23, 2010
Monday, November 08, 2010
اين خميازه، عجب پر راز است!
مشغول صحبت كردن با فردي هستيد و او وسط حرفتان خميازه ميكشد. شما فكر ميكنيد كه او احتمالا از صحبت هايتان خسته شده
"شديدا واگير" به اين معني است كه براي خميازه كشيدن لازم نيست حتي فردي را ببينيد كه در حال خميازه كشيدن است، بلكه حتي اگر صداي خميازه او را بشنويد، خميازه ميكشيد. حتي ممكن است همين لحظه كه در حال خواندن اين مطلب هستيد ، خميازه بكشيد!
است، اما در همان حال شما هم بلافاصله خميازه ميكشيد و اينجاست كه ماجرا جالب ميشود.
اين اتفاق پشت سر هم رخ ميدهد و شما تنها با نگاه كردن به خميازه ي يك فرد ديگر، شروع به خميازه كشيدن ميكنيد.هر كس ديگري هم كه در حال تماشا كردن شما باشد، خميازه ميكشد.
دانشمندان در حال تلاش هستند تا بفهمند اين اتفاق به چه دليل رخ ميدهد و چيزي كه تا كنون دستگير آن ها شده، اين است كه خميازه شديدا واگير دارد.
"شديدا واگير" به اين معني است كه براي خميازه كشيدن لازم نيست حتي فردي را ببينيد كه در حال خميازه كشيدن است، بلكه حتي اگر صداي خميازه او را بشنويد، خميازه ميكشيد. حتي ممكن است همين لحظه كه در حال خواندن اين مطلب هستيد ، خميازه بكشيد!
احساس همدردي با خميازه!
تحقيقات بر روي خميازه كشيدن نشان مي دهد، حالتي كه شما پس از خميازه كشيدن يك فرد پيدا ميكنيد، بيشتر به احساس همدردي شبيه است. به اين معنا كه شما خميازه ميكشيد تا احساسات فرد مقابلتان را درك كنيد. اين حرف حتما برايتان عجيب است اما به هر حال ميزان همدردي شما با فرد مقابلتان با تعداد خميازههايي كه همراه او مي كشيد رابطه مستقيم دارد.
"احساس همدردي" رابطه مستقيمي با رشد "شناختي و معرفتي" شما دارد. ما ميدانيم كه از سنين كودكي، احساس همدردي كه والدين مان با ما دارند، بر روحيات ما تاثير ميگذارد. اگر والدين در حالات مختلف با فرزندشان همدردي نكنند، اين كمبود مطمئنا در بزرگي بر روحيه او تاثير مستقيم خواهد داشت.
پس احساس همدردي بسيار مهم است. اما واقعا ممكن است خميازههاي ادامه دار ما و فرد مقابلمان به احساس همدردي ربطي داشته باشد؟
محققان دانشگاه "ليدز" انگلستان در تحقيقي سعي كردند تا رازهاي خميازه را كشف كنند. آنها با انتخاب 40 دانشجوي روانشناسي و 40 دانشجوي مهندسي كار خود را آغاز كردند.
دانشجويان هر كدام در اتاقي با فردي ناشناس كه از طرف محققان انتخاب شده بود و مدام خميازه ميكشيد، تنها شدند. فرد ناشناس دقيقا در هر دقيقه، 10 خميازه ميكشيد و مسلما دانشجويان را تحت تاثير قرار ميداد.
پس از اين امتحان، دانشجويان مورد يك تست روانشناسي قرار گرفتند. آنها 40 حالت مختلف چشم را كه هر كدام توصيف احساسي متفاوت داشتند، در مقابل خود ديدند و پاسخهاي آنها بسيار جالب بود.
دانشجويان روانشناسي كه به خاطر نوع رشته تحصيلي شان بيشتر روي افراد تمركز ميكنند، در طول مدت حضورشان در اتاق، حدود 5/5 خميازه كشيدند و از 40 سئوال تست، 25 نمره به دست آوردند.
تفاوتها زياد نبود، اما براي محققان ارزشمند بود، زيرا خانم ها كه گفته ميشود از آقايان احساساتيتر هستند و بيشتر همدردي ميكنند، در نمراتشان فرقي با آقايان نداشتند.
اين تحقيق براي محققان روشن كرد كه خميازه دقيقا با احساس همدردي رابطه مستقيم دارد و از قسمت پشتي مغز ناشي ميشود كه "همدردي" از آن نشات ميگيرد.
اين كه اين دو با هم رابطه مستقيم دارند كاملا واضح است، اما علت آن هنوز در حال بررسي است
چرا خميازه؟
آنچه تا كنون براي بيشتر دانشمندان روشن شده، اين است كه خميازه معمولا در حالات روحي پر استرس و يا خستگي شديد به وجود ميآيد.
وقتي خميازه ميكشيد، خون بيشتري به مغزتان ميرسد و باعث ميشود كه هوشيارتر شويد. پس، از خميازه كشيدن پرهيز نكنيد، مگر اين كه در محلي باشيد كه خميازه كشيدنتان باعث شود ديگران فكر كنند بي حوصله هستيد.
راستي در طول خواندن اين مقاله چند بار خميازه كشيديد؟
Monday, November 01, 2010
مادر
كودكي كه آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسيد:
مي گويند فردا شما مرا به زمين مي فرستيد، اما من به اين كوچكي وبدون هيچ كمكي چگونه مي توانم براي زندگي به آنجا بروم؟
خداوند پاسخ داد: در ميان تعداد بسياري از فرشتگان،من يكي را براي تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداري خواهد كرد
اما كودك هنوزاطمينان نداشت كه مي خواهد برود يا نه،گفت : اما اينجا در بهشت، من هيچ كاري جز خنديدن و آواز خواندن ندارم و اين ها براي شادي من كافي هستند.
خداوند لبخند زد: فرشته تو برايت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهي كرد و شاد خواهي بود
كودك ادامه داد: من چگونه مي توانم بفهمم مردم چه ميگويند وقتي زبان آنها را نمي دانم؟...
خداوند او را نوازش كرد و گفت: فرشتهّ تو، زيباترين و شيرينترين واژه هايي را كه ممكن است بشنوي در گوش تو زمزمه خواهد كرد و با دقت و صبوري به تو ياد خواهد داد كه چگونه صحبت كني.
كودك با ناراحتي گفت: وقتي مي خواهم با شما صحبت كنم ،چه كنم؟
اما خدا براي اين سوال هم پاسخي داشت: فرشته ات دست هايت را در كنار هم قرار خواهد داد و به تو ياد مي دهد كه چگونه دعا كني.
كودك سرش را برگرداند و پرسيد: شنيده ام كه در زمين انسان هاي بدي هم زندگي مي كنند،چه كسي از من محافظت خواهد كرد؟
فرشته ات از تو مواظبت خواهد كرد ،حتي اگر به قيمت جانش تمام شود .
كودك با نگراني ادامه داد: اما من هميشه به اين دليل كه ديگر نمي توانم شما را ببينم ناراحت خواهم بود.
خداوند لبخند زد و گفت: فرشته ات هميشه دربارهّ من با تو صحبت خواهد كرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت،گر چه من هميشه در كنار تو خواهم بود
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهايي از زمين شنيده مي شد.
كودك فهميد كه به زودي بايد سفرش را آغاز كند.
او به آرامي يك سوال ديگر از خداوند پرسيد:
خدايا !اگر من بايد همين حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگوييد..
خداوند شانهّ او را نوازش كرد و پاسخ داد:
نام فرشته ات اهميتي ندارد، مي تواني او را ...
*** مـادر***
صدا كني
Subscribe to:
Posts (Atom)