Monday, July 31, 2006

در تهران چه اتفاقها كه نمي افته

يك مطلب امروز در روزنامه خوندم دوست داشتم كه اگر شما نخوندين هم بخونين جالبه
تونل ۱۵۰۰ متري به سرزمين گنج جويندگان گنج در مراحل بازجويي عنوان كردند فاصله اندكي تا گنج داشتند و اگر دستگير نشده بودند به طور قطع به هدفي كه ماهها در آرزوي آن بودند مي رسيدند و مي توانستند به سرزمين رويايي گنج برسند
گروه حوادث- آزاده مختاري: ۷ جوينده گنج در حاليكه بعد از شش ماه حفاري زيرزميني در چند قدمي گنجي رويايي قرار داشتند توسط كارآگاهان اداره آگاهي تهران بزرگ و مأموران كلانتري ۱۱۶ غافلگير شدند.راهرو به سرزمين گنجهشت ماه قبل هفت مرد با روياي رسيدن به گنجي افسانه اي كه از قديمي ها شنيده بودند در اطراف ميدان محمديه قرار دارد دور هم جمع شدند تا با تشكيل يك باند و با نقشه اي كه از قبل تهيه كرده بودند به گنج برسند. نقشه بسيار دقيق حساب شده بود. آنان مي دانستند كه در حوالي ميدان محمديه (اعدام سابق) در گذشته اي دور كاروانسرايي وجود داشت كه در زيرزمين آن گنجي افسانه اي وجود دارد. گنجي كه مي تواند يك شبه آنها را به مرزهاي خوشبختي برساند. جستجوگران گنج راه حلي را براي رسيدن به گنج ارائه دادند و در نهايت تصميم گرفته شد تا با استفاده از وسايل بسيار مدرن كار حفاري زيرزميني از داخل بنگاه مسيح كه نزديكترين مسير تا گنج بود آغاز شود. اعضاي باند ابتدا با تهيه ۱۰ ميليون تومان يك دستگاه گنج ياب مدرن و دستگاههاي پيشرفته تهويه را خريداري كردند و حفاري از گوشه غربي بنگاه آغاز شد.شبها با خلوت شدن محوطه بنگاه تلاش اعضا باند آغاز مي شد. در شب عده اي به حفاري مي پرداختند و ديگران اطراف را تحت مراقبت قرار مي دادند تا كسي از راز آنان مطلع نشود. در حاليكه دو ماه از شروع حفاري گذشته بود و تونل چند صد متري حفر شده بود شرايط كار در فضاي شبانه بنگاه نامساعد شد و اعضاي باند تصور كردند كه با ادامه حفاري از آن نقطه به طور قطع راز آنان فاش شده و پليس پي به حفاري غيرمجاز آنان خواهد برد. به همين دليل سركرده باند بار ديگر برنامه جديدي را طراحي كرد و سرانجام تصميم گرفته شد كه با خريد منزلي در مسيري نزديك به محل گنج و تونل حفاري شده از راهي ديگر حفاري را ادامه دهند.چند روز بعد از اين تصميم گيري منزلي در پشت بنگاه در فاصله دو كيلومتري با ميدان محمديه به مبلغ ۲۷ ميليون تومان خريداري شد و اين بار حفاري از دو طرف يعني از داخل بنگاه و هم از داخل خانه خريداري شده تا رسيدن به مقصد احتمالي گنج ادامه يافت تا بدين ترتيب با سرعت عمل بيشتري كار تونل به پايان برسد.اختلافات داخلي راز گنج را فاش كرداواخر تيرماه ساكنان كوچه نوري در حوالي ميدان محمديه به رفت و آمدهاي كاميون ها به داخل محله كوچك با كوچه هاي باريك در زمان تاريكي هوا مظنون شدند. آنها متوجه شدند كه در مدت زماني كوتاه دو كاميون خاك از داخل خانه كوچك قديمي خارج شده و چون اهالي ساخت و سازي را در آن مكان مشاهده نكرده بودند به حفاري زمين مشكوك شده و بدين ترتيب ماموران پليس آگاهي تهران بزرگ را در جريان اين حوادث غير عادي در آن محله قراردادند. كارآگاهان بعد از اطلاع رساني با تحت نظر قرار دادن خانه مورد نظر متوجه خاكبرداري و حفاري در آن منزل شدند. در اين ميان اختلافاتي بين كارگران حفار با سردسته هاي باند رخ داد كه باعث شد كارگران به كلانتري ۱۱۶ مولوي مراجعه كرده و ماجراي حفاري اعضاي باند را به پليس اطلاع دهند.با ارايه گزارش به كلانتري ۱۱۶ مولوي و تحقيقاتي كه بر روي شكايت اوليه صورت گرفته بود كارآگاهان پليس مطمئن شدند كه با حفاران غيرقانوني كه انگيزه آنها مبهم بود روبرو شده اند و به اين ترتيب با دستور مقام قضايي دستور بازداشت و بازجويي از آنان صادر شد.دستگيري متهمان و اعترافات جويندگان گنجروز سي و يكم تيرماه كارآگاهان پليس آگاهي وارد عمل شدند. منزل مورد نظر تحت محاصره كامل قرار گرفت و ماموران دو متهم پرونده به نامهاي علي و حسين كه منزل فوق را چندين ميليون بالاتر از قيمت واقعي آن و تنها به دليل نزديك بودن به نقطه گنج خريداري كرده بودند در حال حفاري غيرمجاز دستگير كردند. در بازجويي از داخل منزل متهمان چند قبضه سلاح نيز كشف و ضبط شد. دو متهم ديگر اين پرونده به نامهاي وحيد و مهدي نيز شبانه در مكاني ديگر بازداشت شدند. در بازرسي از منزل اين متهمان يك قطعه آبشخور سفالي و يك تكه لوله سفالي آبرساني مربوط به دوران قاجاريه كشف شد.دستگيري چند قدم مانده به رؤيابا دستگيري سه متهم ديگر اين پرونده در عمليات هاي جداگانه، جويندگان گنج در مراحل بازجويي عنوان كردند كه فاصله اندكي تا گنج داشتند و اگر دستگير نشده بودند به طور قطع به هدفي كه ماهها در آرزوي آن بودند مي رسيدند.سردار مرتضي طلايي فرمانده انتظامي تهران بزرگ روز گذشته با حضور در محل حفاري تونل و بررسي عملكرد پليس براي دستگيري اين متهمان در خصوص تونل حفرشده گفت: تونل از داخل منزل شروع شده و پس از ۱۰ متر در عمق زمين تا حدود يك كيلومتر در طول زمين پيش رفته است، با توجه به تغيير مسيرهايي كه در طول مسير وجود دارد پليس به اين قطعيت رسيده است كه جويندگان گنج طبق نقشه اي دقيق كه توسط حسين و علي تهيه شده بود حفاري خود را براي رسيدن به گنج صورت داده اند. به گفته سردار طلايي اعضاي اين باند با نورپردازي در طول مسير حفاري و فعال كردن سيستم هوارساني به وسيله پمپ هوا طي بيش از ۷ ماه حفاري نزديك به يك كيلومتر پيش رفته بودند. طول تونل به اندازه اي است كه يك انسان به راحتي در حالت ايستاده قادر به راه رفتن در داخل آن است.فرمانده انتظامي تهران بزرگ در خصوص عتقيه هاي كشف شده از اين متهمان گفت: «دو قطعه عتيقه مكشوفه كه جزء ميراث ملي ايران است به مقامات سازمان ميراث فرهنگي تحويل داده شد و اختيار ادامه حفاري ها در حيطه وظايف سازمان ميراث فرهنگي است.

Sunday, July 30, 2006

دو روز پيش به مجلس ختم پدر يكي از دوستانم رفته بوديم.بيش از 10 دقيقه به دنبال جاي پارك ماشين ميگشتيم. كمي منتظر مانديم تا بقيه دوستان هم برسند، مسجد به حدي شلوغ بود كه جاي سوزن انداختن نبود 20 دقيقه توي صف بوديم تا به جايي كه صاحبان عزا نشسته بودند برسيم من اصلا دوست ندارم در اينجور مجالس شركت كنم نميدونستم چي ميتونم براي ابراز همدردي به دوستم بگم ، تمام حرفها تكراري وكليشه اي فقط بغلش كردم و بهش گفتم كه مواظب خودش باشه چون مادرش ميگفت كه خيلي نگرانشيم 15 روزه نه غذا خورده ونه حرفي زده بيچاره پدرش خيلي مرد خوبي بود.چيزي كه برام جالب بود : مادر وپدرش براي معالجه به آمريكا رفته بودند ومتاسفانه پدرش آنجا فوت شدند و1هفته طول كشيد تا جنازه را به تهران بياورند به مادرش ميگفتند كه آنجا تنها نماند وزودتربرگردد ولي گفته بودما دوتايي باهم رفتيم ،دوتايي هم با هم برميگرديم با اين تفاوت كه يكيمون خوابه يكيمون بيدار حيف كه ما آدما تا وقتي زنده ايم قدر همديگر را نميدونيم وبعد از اينكه كار ازكار گذشته به دنبال هم ميگرديم يادمان باشد اندوه هميشه در انتظارپايان قصه هاست و شادي تنها چيزي است كه با تقسيم زياد ميشود

Wednesday, July 26, 2006

Dost dokhtar ya doost pesar?

Chand rooze pish yeki behem sms dad ke 1 daghighe miae paen bebinamet!!
Man ham sherkat boodam kheili taajob kardam ke in ki mitone bashe.kholase bad az chan ta sms raftam paeen didam ye pesari ba kife samsonit va einak istade dame dar raftam jelo salam kard didam cheghadr ashnast kami negah kardam khandid mitonin tasavor konid ke ba che sahnei roobero shodam?
Yeki az doostane dorane dabirestanam bood ba in tafavot ke tagheere jensiat dade bood va pesar shode bod.man dashtam shakh damiovordam bebinin ke adam che hali behesh dast mide.
Modati ba kasi doost boodi hala bad az chand sal ba adame digei robero mishi ajib nist??!!!!!!!!

Wednesday, July 19, 2006

Begin

Be nazre shoma farghe in 2ta aks chie? Kodom behtare? Baraye shoma che mani mide?

Tuesday, July 11, 2006

:(

ديروزبعد از تمام شدن ساعت كاري طبق معمول با دوستم قرار بود بريم كلاس ورزش كه گفت يك سري بريم ونك من يك كاسه سفالي بخرم ، رفتيم من هم يك كوزه در دار خوشكل خريدم كه خيلي ازش خوشم آمد شكل جالب وجديدي داشت خلاصه كم كم داشت ديرمون ميشد رفتيم به سمت كلاس بايد دو كورس ماشين سوار ميشديم. بار دوم كه ميخواستيم سوار شيم سوار اتوبوسي كه داشت حركت ميكرد شديم كه سريعتر برسيم دو ايستگاه بعد بايد پياده ميشديم.اتوبوس خيلي شلوغ بود، ما دم ميله جداكننده زن ومرد ايستاده بوديم:) يك دستم كوزه بود وخيلي هم مواظبش بودم كه ضربه اي بهش وارد نشه با دست ديگرم دوستمو گرفته بودم چون جاي رو نداشتم كه بگيرم. ايستگاه اول را رد كرديم كه راننده يهوبدجوري زد رو ترمز كه هيچ كس نتونست خودش رو نگه دارد،دوستم تعادلشو از دست داد و همه به جلو پرت شديم. من كه دم ميله ايستاده بودم ميله شكست و به شدت پرت شدم روي پله اتوبوس در قسمت مردانه پشت سرم خورد به شيشه دراتوبوس و كمرم هم خورد به پله ودستم هم نميدونم به كجا،دوستم هم افتاد روي من. چشمتون روز بد نبينه خلاصه نفهميدم واقعا اين اتفاقها چه جوري افتاد.الان هم دستمو پشتم كبوده حالا مخم عيب كرده يا نه الله اعلم :) البته اتفاق مهمش اين بود كه كوزه عزيزم طوريش نشد : )اينهم از وضعيت اتوبوسهاي ما آخه آدم به كي ميتونه شكايت كنه حالا اگر من صدمه جدي ديده بودم كي بايد جواب ميداد؟ خدا ميدونه

Monday, July 10, 2006

Federer claims 4th Wimbledon

Roger Federer claimed his fourth straight Wimbledon title with a hard-fought four-set victory over Rafael Nadal. Federer won 6-0 7-6 6-7 6-3 in two hours 50 minutes to join Bjorn Borg and Pete Sampras as the only players to win four years in succession at the All England Club in the open era. On any other surface it would have seemed a logical expectation, but on grass? Surely only few optimistic could have expected a Roger Federer-Rafael Nadal final at the start of the fortnight, but Wimbledon will end with the first grass court match of the new great rivalry in men's tennis

Wednesday, July 05, 2006

Bad Police!

Chandrooze pish dashtam ba 2ta az doostam az sare kar miraftam kharid, kenare khiaboon montazere taxi boodim.Adamaye ziadi istade boodand montazer. kenare ma ye dokhtare fekr konam 22 ya 23 sale kami topol ba ghadi bolan, cheshmo abroye meshki va CHADORI istade bood albate chador arabi, arayeshe molayemi dasht, ghiafeye badi ham nadasht. Mashinaye mosafer kesh rad mishodan vali hich kodom ja nadashtan hamintor ke montazer bodim ye mashine benze Police niroye entezami ke 2nafar jolo va 1 nafar aghab neshaste bood dasht rad mishod ke on nafare poshti didim baraye on dokhtare chadori boos ferestad!!!!!!!!!! Ajib va jaleb nist? In afrad hastan ke edeaye hafeze namose mardomo mikonan. Tasavor konin agar in dokhtar be daste on adam mioftad che balahe ke be saresh nemiovord. khoda be dade ma berese ke bayad be in adama etemad konim va montazer bashim azamon hemayet konan.

Tuesday, July 04, 2006

: )

Migam didane worldcup be in shekl ye mazeye dige dareha :)

Monday, July 03, 2006

سربازي اجباري

هفته پيش برادرم رفت به سربازي.اين سربازي هم تو مملكت ما بساطيه ها البته زياد جاش بد نيست قزوينه به دليل دلتنگيهاي مادر، رفتيم ملاقاتش J ما ساعت 12 رسيديم جايي بود نزديك قزوين تو جاده تابلوي پادگان را بعد از كمي پرس وجو پيدا كرديم يك راه خاكي بود رفتيم تو. يك سرباز بيچاره دم نگهباني بيحال مشغول خواندن كتاب، گفت بفرماييد ما هم رفتيم ، جاده آسفالت شد يك كم سربالايي شد. تابلوي پاركينگ ملاقات كنندگان را ديديم رفتيم جلو پارك كرديم ،تعدادي سرباز مشغول بيل زدن باغچه وجابه جا كردن خاكها با فرقون بودند پدرم رفت و گفت كه برادرم را صدا كنند آنها هم گفتند ساعت نهار ونماز است بعدش مياد منتظر مانديم هوا هم بسيار گرم بود. يك وانت آمد و سربازهاي باغبان رو مثل گوسفند ريخت تو وانت وبرد بالاخره بعد از 5/1 ساعت آمد. ميگفت لطفا ديگه نياييد چون من از محل خوابگاه تا اينجا بايد 5/1 ساعت پياده را بيام تا برسم. ميگفت :همه چيز اينجا خوبه به غير از اينكه تلفن نداره. پاهام تاول زده به خاطر پوتينهاي كوفتي . صورتش هم سوخته بود حسابي حتي گوشهاش هم تاول زده بود توي آفتاب. ميگفت حتي اجازه نميدن كه كرو بزنيم به سوختگيهامون بيچاره دلم براش سوخت خلاصه نيم ساعتي بود ورفت تا بعد از 5/1 ساعت پياده روي در گرماي 2 بعد از ظهر تير ماه به مقصدش برسد

Saturday, July 01, 2006

Akheish

Ta hala be mani vagheie " ye bari az rooye doosham bardashte shode" fekr kardin?ya khodeton hes kardin? Man emroz hamin 1 saate pish in masalaro ba tamame vojodam hes kardam,vaghean ehsase kheili khoobie. vaghean in ehsaso ta khodeton tajrobe nakonin nemifahmin ke cheghadr khoobe:) Dar in chand rooz ke vaght sar kharondan ham nadashtam taze ghadr esterahato bikario donestam albate bikari ke na aramesh va nadashtane ezterabe kar. Hala delam mikhad ke ye mosaferate khoob beram va khastegi dar konam.Vali nemishe,karo chekar konam? Be har hal ....