بالاخره رنگ خانه تمام شد و مشغول آوردن وسايلمون هستيم ولي واي از دست اين باربرهاي بد قول كه آدم را ساعتها الاف ميكنند.همين ديشب سه ساعت و نيم الاف اينايي بوديم كه قرار بود برامون يخچال و گاز ... بيارند .خلاصه مشغوليم ديگه.تازگيها حس ميكنم ديگه ننويسم چون مثل اينكه ديگه طرفدار ندارم هيچ كس برام كامنت نميگذاره.يعني هيچكي منو دوست نداره؟
2 comments:
ای بابا اگه اینجوری بخوای حساب کنی که منم نباید بنویسم
اصلن میدونی ما اینجا خاطراتمون مینویسیم که واسه خودمون بمونه
من هر روز به اینجا سر میزنم ولی چون تلفنی صحبت میکنیم راجع به اینها هم حرف میزنیم
Tabrik, omidvaram keh hameh chiz khob va be khoshi basheh
Post a Comment