Wednesday, February 25, 2009

می گویند نام مادر نوروز « مانو » است و مانو هم مانند سایر خانمها قبل از عید اقدام به خانه تکانی می کند بنابراین نا آرامی و طوفانهای قبل از عید را نشانه خانه تکانی او می دانند و بر این عقیده اند که مانو از شدت خستگی به خواب می رود و چند روز بعد از عید بیدار شده و موفق به دیدار پسرش « نوروز » نمی شود و از شدت ناراحتی شروع به گریه می کند و خاک بر سرش می پاشد ، لذا آرامش موقت هوا را در روزهای اول فروردین دلیل خواب مانو و باران ، طوفان ، رعد و برق آسمان را نشانه گریه و داد و فریاد و خاک بر سر کردن مانو می دانند همچنین معتقدند اگر مانو بیدار بماند و با نوروز ملاقات کند دنیا به آخر می رسد. درست کردن سبزه از کارهای مهمی بود که چند روز قبل از عید انجام می شد و مادر به تعداد افراد خانواده سبزه سبز می کرد و هر سبزه ای را به نام خود شخص می نامید . این سبزه را تا روز سیزدهم نگهداری کرده و بعد از ظهر سیزده آنها را به خارج از منزل می انداختند .سبزه کاشتن بستگی به سلیقه شخص داشت که از چه دانه و از چه ظرفی استفاده کند « نخود ، عدس ، ماش ، لوبیا ، گندم ، جو ، خاکشیر و ترتیزک ( شاهی ) » را برای کاشتن مورد استفاده قرار می دادند و علاوه بر ظروف در پشت کوزه ها و قلیانهای سفالین نیز سبز می کردند و اطراف سبزه را با پارچه های رنگارنگ تزیین می نمودند. علاوه بر سبزه ای که در خانه درست می کردند سبزه های متعددی توسط افرادی از قبیل دلاک حمام ، کارگر ، کشاورزان به عنوان عیدی به مشتریان و اربابان هدیه می شد. عیدی آوردن توسط اینگونه افراد جزء آداب و رسوم بود و علاوه بر سبزه ، تخم مرغ ، ماست ، مرغ و خروس ، انواع نان نیز آورده می شد و کدبانوی خانه به ازای عیدی کله قند ، پارچه ، پول و شیرینی به هدیه آورنده می داد.این سنت کم و بیش پابرجاست. «برگرفته از کتاب ٿرهنگ عامیانه سیرجان»

2 comments:

Anonymous said...

چه با حال با اجازه می دم بچه ها تو مدرسه بخوونن
یک مامان

Anonymous said...

چقدر جالب بود
كتابش داري ؟